تقریبا تمام تصمیمهای بد ما ریشه در یک نقص در منطق ما دارد: هیچ چیزی را رها نمیکنیم.
هر چیزی که الان داریم هدیهای است که نسخهی جوانتر ما به نسخهی کنونی ما هدیه داده است:
- مهارتها
- ارتباطات
- ثروت
- اعتبار
- دانش
- تجربه
دو سوال وجود دارد:
- هر هدیهای را مجبور نیستید بپذیرید. میتوانید بگویید: نه خیلی ممنون! مهارتی که دیگر خوشحالتان نمیکند، رشتهای که نسخهی ۱۸ سالهتان برایتان انتخاب کرده است. دوستانتان و … . میتوانید این هدایا را نپذیرید.
- به نسخهی آیندهی خود چه چیزی هدیه میدهید؟ توانایی صحبت کردن به یک زبان دیگر، توانایی نواختن یک ساز، یک کسب و کار چند میلیون دلاری، یک زندگی آرام،اعتبار نویسنده بودن؟
نسخهی قبلی من میتوانست من را یک نویسنده کند و اکنون من اعتبار و دانش یک نویسنده را داشته باشم. نسخهی قبلی من میتوانست یک کسب و کار پر سود به آیندهاش هدیه کند.
خبر خوب اینکه هنوز فرصت باقی است. به نسخهی آیندهی خود چه هدیهای میدهید؟