گزینه‌ی زیاد

ایده‌‌های خودم و کارهایم را روی کاغذ نوشتم دو صفحه کاغذ تقویم را پر کرد. تازه به همه‌ی اینها علایق هنری و یادگیری دو ساز، آواز و کتاب‌های مختلف را اضافه نکرده‌ام. فکر کنم اگر قرار باشد جایی شکست بخورم از همین گزینه‌های زیاد است و نه نداشتن گزینه. واقعا آزار دهنده است. چقدر فکر […]

تغییر معنای داستان با تغییر نقطه‌ی شروع و پایان

من ترجیح می‌دهم از کلمه‌ی روایت استفاده کنم. روایت به راوی خیلی تاکید دارد اما داستان بر‌ آنچه که اتفاق افتاده است تاکید می‌کند. روایت این جنبه را نیز تقویت می‌کند که روایت‌های گونان و راویان گوناگون داریم و هر کس می‌تواند روایت شخصی خودش را داشته باشد و این چیز بدی نیست. داستان به […]

هیچ وقت دیر نیست

اول به خودم و بعد به شما می‌گویم: اگر این جمله را می‌خوانید یعنی زنده‌اید و کاری از دستتان بر می‌آید. پس دیر نشده و هنوز سوت پایان را نزده‌اند. حتی اگر ۱۰ بر هیچ هم عقب هستید حداقل زمان برای هنرمنمایی دارید. حداقل با هنر و تلاش زمین بازی را ترک کنیم. البته معمولا […]

آن کار مهم که به خاطرش حاضری ایران بمانی!

یکی از عواملی که نگذاشت از ایران بروم عشقم به یادگیری آواز بود. اگر قرار باشد که از ایران بروم و تنها دو سال وقت داشته باشم، چه کارهایی را دوست دارم در ایران انجام دهم که فقط می‌شود در ایران انجام داد و یا دوست دارم قبل از رفتنم در ایران آن‌ها را بسازم؟ […]

کدام سوال‌ها از خواستن است؟

مشکلاتی که به شکل فیزیکی حل می‌شوند و نه به شکلی ذهنی. چند نفر دور هم جمع شده‌ بودند تا یک جسم را جا‌به‌جا کنند. یکی گفت این سنگین است. یکی گفت از آن طرف بگیر. دیگری گفت باید جای مناسب را پیدا کنیم و اهرم کنیم. یکی ابعاد جسم را اندازه‌گیزی کرد. در نهایت […]

سلام دنیا! تصمیمی برای عدم تصمیم!

خیلی وقت بود که می‌خواستم نوشتن در فضای وبلاگی را شروع کنم اما چند مانع داشتم. البته بیشتر موانع خودم بود. (قبلا چند تلاش محدود در حوزه‌‌ی وبلاگ داشتم) سوالاتی داشتم: به چه موضوعاتی بپردازم؟ آدم چند بعدی هستم. نمی‌دانستم در وبلاگم به کدام بعدم بپردازم. اصلا آیا وبلاگ بزنم یا یوتیوب و اینستا و […]