مینیمالیست‌ها شعاری دارند: Less is more یا کمتر بیشتر است.

چرا این ایده را برای مبارزه با کمال طلبی و اهمال‌کاری استفاده نکنیم؟

هر موقع که فکر کردیم که نیاز به نوشته‌ی طولانی داریم تا متنمان مقاله‌تر باشد، بگوییم less is more؛ یا وقتی می‌خواهیم ورزش کنیم و این افکار مانع ما می‌شود:

برای این افکار راحت‌ترین، ساده‌ترین و کم‌خرج‌ترین و کلا کمترین گزینه را انتخاب کنیم.البته مراقب باشید که این «ترین‌»ها خودشان عاملی برای کمال‌گرایی نشود؛ چیزی که کار ما را راه بیاندازد مهم است. می‌دانیم هر روز با ۳۰دقیقه راه رفتن (حدود ۹۰۰۰ قدم) می‌توانیم زندگی سالم‌تری داشته باشیم. یعنی حداقل‌های ورزشی ما تامین می‌شود. اما این کار را نمی‌کنیم و به جایش کلی مطلب در مورد انواع رژیم می‌خوانیم یا کلی تحقیق می‌کنیم که یک روتین خوب پیدا کنیم. آخرش هم کاری نمی‌کنیم. خوب همین ۳۰ دقیقه را انجام بده بعدا اگر خواستی بیشترش کن. یا اگر مینیمال فکر کنیم، اگر همین ۳۰ دقیقه پیاده‌روی عالی نباشد بهتر از هیچ است.

من می‌توانستم برای نوشتن این متن کلی کمال‌گرایی بکنم و منتظر باشم ایده‌ی عالی به ذهنم برسد. اما خوب همین هم خوب بود مگه نه؟!

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *